جدول جو
جدول جو

معنی ویس قونسول - جستجوی لغت در جدول جو

ویس قونسول
(قُنْ)
ویس قنسول. ویس کنسول. رجوع به ویس کنسول شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ویس کنسول
تصویر ویس کنسول
نایب کنسول، کاردار
فرهنگ فارسی عمید
(قُ)
معرب ویس کنسول. قنسول یار. نایب قنسول. کنسول یار. رجوع به ویس کنسول شود
لغت نامه دهخدا
(کُ)
معاون کنسول. نایب قنسول. کنسول یار. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ویس قرنسول
تصویر ویس قرنسول
ویس کنسول: میرزا رضی منشی ویس قونسول دراسکندریه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ویس قنسول
تصویر ویس قنسول
بنگردی به کنسولیار ویس کنسول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ویس کنسول
تصویر ویس کنسول
فرانسوی بنگرید به کنسولیار معاون کنسول نایب کنسول کنسو لیار
فرهنگ لغت هوشیار